در دنیای مدرن تولید صنایع دستی بیشتر در کشورهای در حال توسعه رواج دارد. اگرچه وقوع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و تسلط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قدرت های صنعتی بر سایر ممالک، سبب شد صنایع دستی درکشورهای جهان سوم تحت تاثیر انبوه کالاهای وارداتی ماشینی قرار گیرد و کشورهایی که خود صادرکننده ی صنایع دستی اصیل بودند، به کشورهای واردکننده ی محصولات مشابه ماشینی تبدیل شدند، اما نمی توان اهمیت این هنر- صنعت را در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه نادیده گرفت.
یکی از دلایل عمده این است که در این کشورها از صنایع دستی به عنوان یک صنعت مستقل، ملی، بومی و زمینه ساز توسعه یاد می شود. دیگر این که در کشورهای درحال توسعه، صنایع دستی به دلایل ویژگی های منحصر به فرد خود (از جمله نیاز به سرمایه ی کم، مواد اولیه بومی مختص هر منطقه، …)، توان بالقوه ی زیادی در ایجاد اشتغال، کاهش فقر و افزایش رفاه دارد. از این رو کارشناسان اقتصادی بر حمایت دولت از صنایع دستی در کشورهای در حال توسعه تاکید دارند و دلایل ذیل را برای تایید ادعای خود ذکر می کنند:
-
ایجاد اشتغال مولد برای جمعیت روستایی، شهری و عشایر؛
-
کاهش روند مهاجرت به شهرها و استفاده از امکانات سنتی و روستایی؛
-
تامین درآمد جانبی برای روستائیان و عشایر؛
-
تامین درآمد ارزی از طریق صادرات صنایع دستی؛
-
کمک به حفظ تعادل اجتماعی؛
-
حفظ میراث قومی و هویت ملی.
در این کشورها اغلب، دولت ها برای رفعِ موانع و ایجاد رشد و توسعه ی صنایع دستی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم دخالت می کنند. مداخله ی مستقیم از طریق ایجاد سازمان های اجرایی مسئول در نظام تشکیلاتی دولت و مداخله ی غیرمستقیم از طریق ایجاد تسهیلات قانونی، نظارت، کنترل و اقداماتی از قبیل تضمین محدوده ی صنایع دستی، حمایت صنایع بزرگ از صنایع دستی، ایجاد تسهیلات اعتباری برای متقاضیان، معافیت صنعتگران از پرداخت مالیات.
حال وضعیت صنایع دستی در برخی کشورهای پیشرو مورد بررسی قرار می گیرد.
۱- کشور چین
کشور چین برترین کشور در زمینه ی صنایع دستی در سطح جهان محسوب می شود.
برخی ویژگی های خاص ساختار تولید صنایع دستی چین:
-
عمده ی تولید صنایع دستی در شهرهای بزرگ نظیر پکن، جانگسو و گوانگژو صورت می گیرد و در روستاها عمومیت ندارد؛
-
واحدهای تولیدی به صورت کارگاه های بسیار بزرگ و متمرکز دولتی با تقسیم کار و اعمال مدیریت صنعتی، فعالیت می کنند. این ویژگی موجب کنترل و ارتقا کیفیت در کلیه ی مراحل ساخت شده است؛
-
نیروی انسانی جوان(میانگین سنی کمتر از ۲۵ سال) در این حرفه شاغل هستند؛
-
غالب محصولات جنبه ی تزئینی با هدف صدور به خارج تولید می گردد؛
-
طرح ها و تولیدات در رشته های مشخصی از صنایع دستی از تنوع فوق العاده برخوردارند.
۲- کشور هند
هند دومین کشور پیشرو در صنایع دستی است. در این کشور بخش صنایع دستی بعد از بخش کشاورزی، بیشترین اشتغال را در سطح کشور مخصوصا، در بین روستاییان و اقشار ضعیف جامعه ایجاد کرده است. (از این لحاظ ساختارتولید صنایع دستی در هند کاملا با چین متفاوت است.)
در این کشور برای ارتقا سطح آموزش صنعتگران واحدهای آموزشی بسیاری در سراسر کشور فعال است. دولت نیز ایجاد و تقویت تعاونی های صنایع دستی را تشویق و حمایت می کند تا مشکل کوچکی، پراکندگی و غیرمتمرکز بودن واحدهای تولید صنایع دستی برطرف شود.
با اقدامات مثبت دولت، صادرات صنایع دستی هند، طی سالهای ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۰ از ۱۱ میلیون روپیه به ۸۷۱۸.۹۴ میلیون روپیه افزایش یافت.
۳- کشور مالزی
در کشور مالزی نیز توسعه ی صنایع دستی تا حد بسیار زیادی مدیون اقدامات دولت است. در این کشور اگرچه نیروی انسانی و زیرساخت کافی برای توسعه ی صنایع دستی وجود داشت اما بعد از آغازِ تلاشِ رسمیِ دولت برای توسعه ی صنایع دستی در مناطق روستایی در سال ۱۹۵۱، افزایش قابل توجهی در درآمد حاصل از صادرات صنایع دستی اتفاق افتاد. دولت مالزی در برنامه ی چهارم توسعه (۱۹۸۱- ۱۹۸۵)، جایگاه شایسته ای برای صنایع دستی به عنوان یک بخش مجزا قائل شد و تلاشی فراگیر در بسیاری از وزارت خانه ها و سازمان ها برای اعتلای صنایع دستی صورت گرفت. مهم ترین هدف از تمرکز بر صنایع دستی در بدنه ی دولت، ریشه کنی فقر در میان جمعیت روستایی بود؛ نقشه ی کلی راه سیاست احیای کلبه[۲] (خانه ی روستایی) بود، بخشی که به طور کامل خارج از جریان اصلی توسعه ی اقتصادی قرار داشت.
اگرچه وزارت توسعه ملی و روستایی[۳]، بدنه ی اصلیِ برنامه ریز و سیاستگذار در حوزه ی توسعه صنایع دستی است، اما کارگزاران متعددی تحت نظارت این وزارتخانه فعالیت دارند. اهم فعالیت های این کارگزاران عبارتند از:
-
تشویق روستائیان به تولید صنایع دستی؛
-
آموزش مستمر به تولیدکنندگان؛
-
تامین مواد اولیه مورد نیاز تولیدکنندگان؛
-
ایجاد تسهیلات برای تامین دستگاه ها، ماشین آلات و ابزارها؛
-
ارائه ی اطلاعاتِ بروز، ایده های جدید و نوآوری؛
-
بازارسازی برای صنایع دستی تولید شده؛
-
خدمات مشاوره ای و تامین تسهیلات اعتباری.
لازم به توضیح است که ایران جزو کشورهای پیشرو در زمینه صنایع دستی است طوری که به لحاظ تنوع، در رتبه اول جهانی قرار دارد.
منابع:
- یاوری، حسین. نورماه، فروهر. (۱۳۸۴). نگرشی بر تحولات صنایع دستی در جهان. تهران: سوره مهر، چاپ دوم.
- Ghouse, Suhail. (2012). Indian handicraft industry: problems and strategies. International journal of management research and review, volume 2, issue 7, article no-8, pp. 1183-1199.
- Redzuan, Marof & Aref, Fariborz (2011). Constraints and potentials of handicraft industry in underdeveloped region of Malaysia. African Journal of Business Management, vol. 5(2), pp. 256-260.
[۲] – Revitalize Cottage Industry
[۳] – The Ministry of National and Rural Development